۱۶آذر، روز دانشجو، یادآور روزی است که ۳ دانشجوی مبارز و پرشور، قندچی، شریعت رضوی و بزرگ‌نیا با سپر کردن سینه‌هایشان در برابر گلوله های شاه، سینهٔ شب سیاهی را که پس از کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲ آغاز شده بود، شکافتند. راه ایستادگی در برابر استبداد و تن ندادن به ذلت را گشودند. خون آنها در رگ دانشگاه به‌جریان افتاد و دانشگاه سنگر آزادی شد. از همین سنگر آزادی بود که پیشتازان مبارزه مسلحانه علیه دیکتاتوری سلطنتی برخاستند و فدائیان و مجاهدین را بنیان گذاشتند.

خود را فدا کردند اما آن‌چنان که پدر طالقانی گفت از خونشان سیلابها برخاست و پس از ۷سال سلطنت شاهنشاهی را واژگون کرد.

در دوران خمینی ضدبشر هم که انقلاب مردم ایران را ربود، دانشگاه همه جا نقش پیشتاز داشت و سلطه جهل و جنایت او را نمی‌پذیرفت و خون راهبرانی چون حنیف کبیر از جوشش باز نمی‌ماند. 

 از سخنان برادر مجاهد مسعود

ما قدرت واراده مبارزه و جنگیدن داریم اگر قرار نبود که تغییر بدهیم پس چرا تغییرگر آفریده شدیم. 

از این رو در قدم اول با یک کودتای سیاه ضدفرهنگی تحت عنوان انقلاب فرهنگی که از سال ۵۹ تا ۶۲، دو سال و نیم به درازا کشید به تعطیل دانشگاهها مبادرت کرد. چرا که مجاهدین به‌گفته او دانشگاه را به سنگر آزادی خلقشان تبدیل کرده بودند.

خمینی: ‌۴تیر۱۳۵۹ 

اینها را ببنید چه می‌کنند، ممکن است من هی بگویم اسلام و هی بگویم فدای اسلام و فدای خلق و هی بگویم مجاهد اسلام و مجاهد خلق ، این حرفها را بزنم، لاکن وقتی به اعمال من شما ملاحظه کنید، ببینید که از اول ،من مخالفت کردم، در هرجا تفنگ کشیدم و مخالفت کردم،هرجا بنا بود که یک اصلاحی بشود، شما دیدید که من آمدم و مقابلش ایستادم و مشتم را گره کردم و تفنگم را هم کشیدم، می‌خواستند که دانشگاهها که در خدمت استعمار بود و جزء مهمات این مملکت است که باید دانشگاهش اصلاح بشود، همین که طرح اصلاح دانشگاه شد ،سنگربندی شد در دانشگاه که نگذارند این کار بشود. حالا هم باز پشت همان سنگرها ، نه آنجا در دانشگاه اما در خارج دنبال این هستند که نگذارند این اصلاح فرهنگی بشود، انقلاب فرهنگی بشود،

 گوینده: خمینی ضدبشر پس از ۳۰ خرداد سال ۶۰ به نسل‌کشی دانشجویان مجاهد که سلطهٔ پر جهل و جنایت او را نمی‌پذیرفتند روی آورد.

در ۱۸تیر۷۸، دانشگاهی که خمینی و بازماندگانش فکر می‌کردند به‌گورستان تبدیل کرده‌اند، چون رعد در آسمان بی‌ابر خروشید و لرزه بر ارکان نظام ننگین ولایت با تمامی باندهایش افکند.

در سال۸۸ باز هم دانشگاه در قیام سراسری مردم ایران پیشتاز بود و زمین را زیر پای آخوندها لرزاند و تداوم حضور قشر آگاه جامعه در میدان مبارزه را به‌ثبت رساند

در جریان قیام دیماه ۹۶ و استمرار قیام در سال ۹۷ به‌ویژه قیامهای مرداد ۹۷ نیز هزاران دانشجو و فارغ‌التحصیل بازداشت شدند.

در سال۹۷ و به‌ویژه در سال ۹۸ فعالیت‌های کانون‌های شورشی و تهاجم فرزندان شورشگر ایران به مراکز سرکوب سپاه و بسیج ضدخلقی و دوایر صدور احکام اعدام و زندان و شکنجه در قضاییه جلادان و تصاویر منحوس خامنه‌ای و خمینی و دژخیم قاسم سلیمانی در سراسر میهن، پیوسته راهگشا و راهنمای قیام و خیزش و شورش برای آزادی بود.

چنین بود که در قیامهای بزرگ آبان و دی ۹۸، قیام‌کنندگان و جوانان شورشگر در کمتر از یک هفته بیش از ۱۰۰۰مرکز سرکوب و جنایت و غارت رژیم را به‌آتش کشیدند. در قیام و خیزشی سراسری و آتشین رو در روی سرکوب و کشتار و توحش دیکتاتوری خون‌آشام دینی، با شعار مرگ بر خامنه‌ای، مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر ستمگر، نه‌شاه می‌خوایم نه رهبر، فصلی نو را در مسیر سرنگونی دیکتاتوری آخوندی گشودند و طلوع بهاران آزادی میهن را در چشم‌انداز قرار دادند.

از آبان۹۸ تا آبان و آذر ۱۴۰۱ قیام خلق و خیزش دانشگاهها مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده است. در قیام سراسری ۱۴۰۱ باز هم دانشگاهها نقش پیشتاز را داشتند. از آغاز این قیام در ۲۵شهریور فقط تا اول آذر ۱۰۲۷ حرکت اعتراضی توسط دانشجویان سراسر کشور صورت گرفت و ارکان نظام ولایت را به‌لرزه درآورد.

سخنرانی برادر مجاهد مسعود رجوی در دانشگاه تهران

اولین سخنرانی پس از آزادی از زندان

در دانشگاه تهران -۴بهمن ۱۳۵۷

ما در زندان تونستیم اون فیلم چند دقیقه‌ای رو که از دانشگاه ، دانشگاهی همین دانشگاه که من خودم هم فرزندش هستم ببینیم ، لابد شما هم دیدید ، خروش رو دیدین فریاد رو دیدیم شهدا رو به چشم دیدیم ،اون روز دیگه دانشگاه تنها دانشگاه نبود ، شهادتگاه شده بود ، زیارتگاه شده بود. آخر شما تو این سال‌ها این دانشگاه رو به معبد و محرابی برای آزادی تبدیل کرده بودید. دانشگاهها ، دانشگاههای ما یکدم در سیاه‌ترین زمانها از خروش باز نایستادند و نمی‌ایستند. تبلور شرف این مردم بودند.

…نه گارد، نه چماق به‌دست و نه رگبار نتوانست فریاد دانشگاه رو خاموش کنه ، چرا؟ مظهر حیات یک خلق بود، مظهر زندگیش بود. مگر نیست که حیات چیزی نیست جز عقیده و جهاد ، درود بر دانشگاه.

خانم مریم رجوی: 

۱۶ آذر عید مبارزه و اعتراض و میعادی برای ممکن کردن ناممکن‌ها است 

وقت آن است که برای به زیر کشیدن استبداد ولایت فقیه

 همهٔ جبهه‌ها در همه عرصه‌ها را جوشان و خروشان کنید

همه سنگر‌های اشغال‌شده توسط این رژیم را باز پس بگیرید

 و شعله‌های نبرد برای آزادی را برافروزید 

سخنانم را با گرامیداشت روز جنبش دانشجویان ایران، ۱۶ آذر، به پایان می‌برم.

امروز روز ۱۶ آذر، است سالروز شهادت سه دانشجوی قهرمانی که در خلال یک تظاهرات اعتراضی در دانشگاه تهران، به‌شهادت رسیدند.

در سال ۱۳۵۱ که من وارد دانشگاه شده بودم، ۱۶ آذر در نظرم هم‌چون عید مبارزه و اعتراض و میعادی برای ممکن کردن ناممکنها، جلوه می‌کرد. و به راستی چنین بود. روز برخاستن و شوریدن علیه وضع موجود. و روز قیام برای آرمان آزادی.

در دیکتاتوری شاه، دانشگاهها سنگر آگاهی و مسیر برخاستن و پیوستن به مجاهدین و فداییها بود. و بعد از انقلاب ضدسلطنتی، دانشگاه، پایگاه مستحکم نسل انقلاب و آزادی در برابر ارتجاع حاکم شد و همان زمان بود که خمینی با کودتای ضدفرهنگی، دانشگاه را به خون کشید و به اشغال خود درآورد.

دانشگاه، اسیر شد، دانشجویانش هزاران بار به خاک افتادند و شهید شدند. اما تسلیم نشدند. و درس مقاومت و ایستادگی در برابر ارتجاع، نسل اندر نسل، منتقل شد. در قیام دانشجویان و مردم تهران و هفده شهر دیگر در سال ۷۸، باز دانشگاه به‌پا خاست. در قیامهای سال ۸۸، باز این دانشجویان بودند که فریاد آزادی شدند.

در اولین ماههای پس از انقلاب ضدسلطنتی، مسعود در کلاسهای تبیین جهان در دانشگاه صنعتی شریف به دانشجویان و نسل جوان ایران درس مبارزه و آزادی می‌داد و سنگ‌بنای پایداری در برابر ارتجاع و بنیادگرایی را می‌گذاشت.

در امتداد همان کلاسها، او نسلی را تربیت و رهبری کرد که به گواهی تاریخ چهار دهه اخیر، نسل وفا و ایمان نام گرفته و مشعلد‌ار آزادی است. چشم‌انداز پرشور آزادی و رهایی که مسعود برای تحقق آن فراخوان می‌دهد، مبتنی بر آگاهی و مسئولیت و انتخاب آزادانه و پرداخت بها برای آن است که موضوع تعهد هر جوان مبارز و بپا خاسته است.

آری، این فراخوانی به جنبش و انقلاب و آزادی است که پایه‌های کاخ ستم و ارتجاع را می‌لرزاند. پس همهٔ دانشجویان و جوانان ایران را به گسترش اعتراض علیه دیکتاتوری ولایت فقیه، ایجاد کانون‌های مقاومت و برپایی یگانهای ارتش آزادی فرا می‌خوانم.

زمان آن است که افسون این اختناق را کنار بزنید. وقت آن است که برای به زیر کشیدن استبداد ولایت فقیه، همهٔ جبهه‌ها در همه عرصه‌ها را جوشان و خروشان کنید و همه سنگر‌های اشغال‌شده توسط این رژیم را باز پس بگیرید و شعله‌های پیکار و نبرد برای آزادی را برافروزید.